مجموعه متن های زیبا و آموزنده

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ

ﺧﺪﺍﯾﺎ؛

ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺴﺘﻦ؟
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ؟
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻭﺭﺯﯾﺪﻥ؟
ﻭ ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪﺗﺮ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﺎﺳﺦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﻩﺍﺕ...؟
ﺧﺪﺍﯾﺎ؛
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻧَﻌَﻤﺎﺗﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻡ!
ﻣﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮐﺮ ﻧﻌﻤﺎﺗﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ...
ﺧﺪﺍﯾﺎ؛
ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺷﮑﺮ ﻧﻌﻤﺖ، ﻧﻌﻤﺘﺖ ﺍﻓﺰﻭﻥ ﮐﻨﺪ؛
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﺗﻮ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ.
ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ، ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﭽﺸﺎﻧﯽ...
ﺧﺪﺍﯾﺎ؛
ﻋﺸﻖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﻦ...
ﻋﺸﻖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ...
ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﺮﺍﻁ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﺴﺘﺪﺍﻡ ﺑﺪﺍﺭ.
ﺧﺪﺍﯾﺎ؛
ﺭﺣﻤﺖ ﻭﺍﺳﻌﻪ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺎﺻﻪﺍﺕ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ...
۰۴ دی ۹۴ ، ۱۴:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰

!! دوستش دارم …

بزرگیش را …

سکوتش را ...

عظمتش را ...

اُبهتش را ...

تنهاییش را ...

حکمتش را ...

صبرش را ...

رحمتش را...

عاشقی اش را....

و ...

و ...

بودنش عادتیست، مثل نفس کشیدن!

همراه و سنگ صبور همیشگی


خدا را می گویم !!
۰۲ دی ۹۴ ، ۱۳:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰

خواست و اراده خداوند

گنجشکی به خدا گفت؟
لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم سر پناه بی کسیم بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تورا گرفته بودم؟...
خدا درجواب گفت:
ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تواز کمین مار پر گشودی.
چه بسیار بلاها که به واسطه ی محبتم از تو دور کردم 
و 
تو ندانسته به دشمنیم برخواستی

 

 و به راستی باید بیاموزیم که در برابر خواست و اراده خدای متعال هر لحظه تسلیم باشم

۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۰:۵۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

با اعتماد به خدا همه چیز ممکن است

مسائلی در ظاهر، خدا برای انسان خلق می کند که جزو رازهای قانون خداوند است؛
یا تنبیه است و
یا ترفیع است و
یا تدبیر است و
یا تعدیل و تلنگر !
باید بدانیم که تمام قوانین الهی بر جهان هستی حاکم است و
او تنها کسی است که بر همه امور آگاه و داناست !!
تمام چیزی که در زندگی آموختم این است که :
" با اعتماد به خدا همه چیز ممکن است…"
۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۸:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰

خداوندا همان گونه که چشم هایمان را

خداوندا

همان گونه که چشم هایمان را ........
از خواب بیدار کردی .......
قلب های ما را از غفلت بیدار کن .......
و همان گونه که جهان را .......
به نور صبح منور میگردانی ........
زندگی مان را به نور هدایتت منور بگردان .......

( خداوندا )
بنویس برای ما پاک شدن گناهانمان ......
و پوشش عیوب و نرمی قلوب و بر طرف شدن غم هایمان ......
و آسان شدن کارها یمان ....

( خداوندا )
روزمان را ......
خیر و بخشش و مغفرت و توفیق و استواری و استقامت در کارها قرار بده .......

( آمین )

۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰

فقط خداست که ...

میشود با دهان بسته صدایش کرد...
میشود با پای شکسته هم به سراغش رفت...
تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد...
تنهاکسی است که وقتی همه رفتند میماند...
وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید...
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود...
و تنها سلطانیست که ...
دلش با بخشیدن آرام می گیرد، نه با تنبیه کردن...!
همیشه و همه جا ...
۲۱ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰

رخ زیبای تو

 

در روز ازل از رخ زیبای تو نوری بگرفتم 


                         ایجاد شدم هست شدم جان بگرفتم 


در روز ازل جز رخ تو هیچ ندیدم 


                          عاشق شدم غیر رخت هیچ ندیدم

 

 


شعری از محمد مافی با لانی
۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰

به خدا بسپار

خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است
وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است

خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است
چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است

خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری

خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست
دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست

خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی

خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر

۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰

خداوندا...


دوستانى دارم آیینه تمام نماى عشق


رسمشان معرفت 


کردارشان جلاى روح


و یادشان صفاى دل آرام من است


پس آنگاه که دست نیاز به سوى تو میاورند


پر کن از آنچه که در مرام خدایى توست ...

۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰

بارالها

بارالها...!


در پیشگاه تو ایستاده ام و دستهایم را به سوی تو بلند کرده ام...


آگاهم که در بندگیت کوتاهی نموده و در فرمانبریت سستی کرده ام...


اگر راه حیا را می پیمودم ، از خواستن و دعا کردن میترسیدم...


ولی پروردگارم...


آنگاه که شنیدم گناهکاران را به درگاهت فرا میخوانی و آنان ا به بخشش نیکو و ثواب وعده میدهی.


...برای پیروی ندایت آمدم...


و به مهربانی های مهربانترین مهربانان پناه آوردم


پس مرا از دلهره ملاقاتت در امان دار، و مرا از خاصان و دوستانت قرار بده...


وای بر من اگر رحمت گسترده ات مرا فرا نگیرد...


اگر مرا از درگاهت برانی پس به درگاه چی کسی بروم؟!!


 


خدایا بیشتر از هر کس دیگه ای میدونم که چقدر دوستم داری... و چقدر همیشه همیشه هوامو داشتی و به همه خواسته هام رسوندی... اما تو هم بیشتر از هر کس دیگه ای میدونی که من انسان صبوری نبوده و نیستم پس خودت هوامو داشته باش... هر چند همیشه میدونم که آخر آخرش منو با بهترین سورپرایز میکنی... پس هر طور که صلاح میدونی... یا صبرمو زیاد کن و یا دعامو زود مستجاب کن.. ای مستجاب دعوات...

 


 


بارالها…

از کوی تو بیرون نشود

پای خیالم 

نکند فرق به حالم ....

چه برانی،

چه بخوانی…

چه به اوجم برسانی 

چه به خاکم بکشانی…

نه من آنم که برنجم

نه تو آنی که برانی..

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد…

نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی

کس به غیر از تو نخواهم

چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در که جز این

خانه مرا نیست پناهی

۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۰:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰